دانشجوی دکتری عمومی داروسازی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله، نویسنده و معلم ادبیات فارسی
چکیده
نوجوانی بسیاری از ما از سوی والدینمان با این جمله که «تو برو درسِتو بخون، کنارش علاقَتم ادامه بده» جهت گرفت و سپری شد. علاقههای مختلفی، خصوصاً از دنیای ورزش و هنر، فدای همین جهتدهی اشتباه میشود. شرایط زندگی، بعدتر به ما نشان میدهد که این جهتدهی ریشههایی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور دارد و بهطور مطلق نمیتوان آن را اشتباه دانست. در این صورت پرسشی نو به وجود میآید: «آیا راهی هست که درسمان را بخوانیم و علاقهمان را هم دنبال کنیم؟». در پاسخ به این پرسش و در جستاری روایی -که با مقالههای معمول متفاوت است و در دل یک روایت حرفش را منتقل میکند و خبری از عصاقورتدادگی مقالات معمول در آن نیست- ابتدا از موانع تحصیلی و اقتصادی علاقهمندان به ادبیات و علوم انسانی (بهعنوان یکی از علایق فداشونده) میگوییم. همانهایی که به تحصیل در رشتههای دیگر و خصوصاً تحصیل در علوم پزشکی میپردازند. سپس به معرفی یکی از زمینههای جدید علمی، یعنی علوم انسانی سلامت میپردازیم. همینجا است که نقش ادبیات در علوم انسانی سلامت را تبیین میکنیم و در پایان به پیشنهادِ طیِ مسیر میانرشتهای ادبیات و علوم و پزشکی میپردازیم.