دانشجوی دکترای حرفهای پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران
چکیده
مرگ همواره برای انسان مقولهای کنجکاوی برانگیز و تاحدی ترسناک به شمار میرفته است. از همین رو از گذشتهی دور، داستانهایِ مردگانِ زنده شده موردتوجه مردم قرار میگرفته است. این موضوع در کتاب زندگی پس از زندگی بهطور تجربی موردبررسی قرار گرفت و سرآمدی بر شروع بحث تجربههای نزدیک به مرگ[1] شد. تجربههای نزدیک به مرگ حالتی است که در آن فرد به مرگ بسیار نزدیک میشود. تجربههایی همچون جدا شدن از بدن، دیدن تونل نور، مرور خاطرات گذشته و... در افرادی که با این پدیده مواجه شدهاند، گزارش شده است. نظریهپردازان در ارتباط با این پدیده در دو دستهی کلی قرار میگیرند و همان دوراهی معروف و قدیمی فیزیک یا متافیزیک را میسازند. طرفداران فیزیکی بودن تجربیات نزدیک به مرگ عموماً این تجربهها را نوعی فرایند دفاعی مغز در برابر مرگ میدانند اما موافقین عموماً دیدگاهی روحانی به ماجرا دارند. موافقین نمونههایی را مطرح میکنند که در آنها نشانههایی از آگاهی خارج از مغز وجود دارد. درنهایت این تعلیق قدیمی برای انسان هنوز پابرجا است.